اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیانگذاردارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شدهاست.
فرارسيدن هفته وحدت و سالروز تولد نبي اكرم ( ص) بر همگان مبارك.
محمد (ص) در ماه "ربيع" مي آيد و همراه با خود، ربيع قلوب و بهار جان ها و طراوت ايمان را به همراهمي آورد. محمد (ص) مي آيد. از نسل ابراهيم بت شكن، از سلاله پاكان، از دامن "آمنه" عفيف، از مكه معظمه، از خانه خدا. گرامي باد هفته ي وحدت، كه در آن ميثاق ها تحكيم مي شود، پبمان ها استوارتر مي گردد، خون ها در هم مي جوشد، دست ها و بازوها درهم قرار مي گيرد، چهره ها بر يكديگر لبخند پبروزي و صفا مي زند، قشرها همه باهمند، امت، يكپارچه و منسجم است و شيعه و سني، به ياد سالروز ميلاد رسول گرامي اسلام (ص)، با هم و در كنار هم، در يك راه و به سوي يك هدف سرود وحدت مي خوانند. قبله ي مشترك، رسول مشترك، كتاب واحد و رهبر واحد، وحدت بخش قشرهاي اين امت است. گرامي باد هفته وحدت، سالروز ولادت پيامبر رحمت و مربي انسانها و سفير گرانقدر الهي به سوي مردم. گرامي باد هفته وحدت كه در بردارنده ولادت ششمين پبشواي شيعه است. گرامي باد هفته ي وحدت، كه خنثي كننده ي توطئه هاي دشمنان، در مسير تفرقه افكني است.
گرامي باد هفته وحدت، كه هفته نور و سرور، و ايام شادي و همبستگي است. گرامي باد هفته وحدت كه ملت ما را منسجم تر مي كند، و امتمان را با رهبر خود پبوندي مجدد مي زند، گرامي باد اين هفته كه بازوها را با هم گره زده، توان ها را درجهت واحد و بر ضد دشمن متجاوز به كار مي گيرد. هفته ي وحدت زداينده ي كينه ها، كدورت ها، خودخواهي ها، گروه گرائي ها، تعصب ها، مليت پرستي ها، فرقه بازي ها و تفرقه جوئي هاست.
هفته ي درس آموزي از كلاس معلم بشريت، حضرت ختمي مرتبت (ص) است كه به بركت ميلادش چهره ي جهان دگرگون شد، شرك ها به توحيد مبدل گشت، عبادت خدا جاي اطاعت از طاغوت ها را گرفت، نفاق ها به يكرنگي گرائيد و خصومت ها و دشمني هاي چندين ساله، به "اخوت اسلامي" تبديل شد، مهاجر و انصار، برادر شدند و عرب و عجم، يار هم گشتند و سفيد و سياه برابر گرديدند.
سالروز حماسه 9 ديماه ، روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت ، گرامی باد.
"مردم عزيز ما در روز نهم دی، آنچنان عظمتی از خود نشان دادند که دنيا را خيره کرد."
مقام معظم رهبری
حماسه نهم دی ماه و حضور عاشورايی مردم حماسه ساز و ولايتمدار ايران اسلامی در راهپيمايی 9دی ماه 1388 نقطه عطفی در تاريخ انقلاب و برگ زريّن ديگری در افتخارات مرد و زن ايرانی به حساب می آيد . حماسه9دی نماد عزّت، استقلال و بصيرت مردمی است که تا پای جان برای حفظ اصول اسلام و آرمانهای انقلاب ايستاده اند و با صدای رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دين آنها بايستد در برابرتمام دنيای آنها خواهند ايستاد. روز نهم دی ماه در تاريخ انقلاب اسلامی با عنوان روز «بصيرت» تبديل به يوم الله و ماندگار گرديد. در اين روز ماندگار و تاريخی ملت هميشه در صحنه ايران اسلامی، حماسه ای ديگر آفريد و دشمنان خدا و دينش را مأيوس و نااميد ساخت و قلب امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آيت الله العظمی خامنه ای(دامت برکاته) را شاد ساخت.
9 دی، درد کوته بينی حکميت را تا حدودی التيام داد و بر آن مرهمی شد.
9 دی، ثمره ی خون شهيد آيت ها، مطهری ها، بهشتی ها، باکری ها، همت ها و ... بود.
مرتضي اميني ولاشاني متخلص به «امين» فرزند مرحوم رجبعلي در دوازدهم خرداد ماه سال 1321 شمسي در يك خانواده ي مذهبي و كشاورز ولاشان از توابع شهرستان خميني شهر چشم به جهان هستي گشود وي دراوان طفوليت شوري در سر و عشقي در دل داشت و دوران ابتدايي را با موفقيت به پايان رسانيد ودر سن 6 سالگي پدرش را از دست مي دهد و ضمن كشاورزي در سن بيست سالگي به استخدام نيروي انتظامي مشغول مي گردد و در سن 45 سالگي بازنشسته مي شود و مجدداً به كار كشاورزي مي پردازد وي صاحب 8 فرزند ( 3 پسر و 5 دختر) است . ديوانش شامل غزليات و قصايد و مثنويات و تمثيلات و دوبيتي ها و مراثي و مدايح ائمه اطهار (ع) است . اخلاص و ايمان و صفاي باطنش بر هيچ كسي پوشيده نيست . از ارادتمندان به اهل بيت (ع) است . وي نزد هيچ استادي شعر گفتن را نياموخت . بنا به همان كشش دروني و جاذبه هاي عميقي كه خداوند در زواياي انديشه اش به وديعه گذارده اين هنر متعالي را دنبال نمود .
هر فكري كه امروز در سر مي پروانيد در واقع بذري است كه براي تجربه هاي آينده تان مي كاريد بذر « مثبت » بكاريد تا از باغ زندگيتان تجربه هاي شيرين برداشت كنيد با انديشه اي منفي نمي توان آينده اي مثبت ساخت
به دلیل نامشخص بودن روز ولادت حضرت احمدبن موسی(ع)، شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۸ روز ششم ذیقعده یعنی پنجمین روز از دهه کرامت را به نام روز بزرگداشت احمدبن موسی شاهچراغ جهت ثبت در تقویم مناسبتهای ملی- اسلامی کشور تصویب کرد.
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(علیه السلام) است. پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی(ع) و محمد بن موسی(ع) از یک مادر که ((ام احمد)) خوانده میشد متولد گردیدند. آرامگاه ایشان اکنون در شهر شیراز، میعادگاه عاشقان است. شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چرا به امامزاده احمدبن موسی(ع) شاهچراغ می گویند؟
روایتی در این باره که در کتابی تاریخی نقل شده است را در اینجا نقل می کنیم. «تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن،خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود،روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم،هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود:اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».واز آن به بعد به شاه چراغ معروف گردید.»
در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره "هنگام" مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به هر تقدیر، این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت پیشگان نقش بست.
اعضاي كتابخوان كتابخانه شهيد مطهري ولاشان به بازماندگان اين سانحه دردناك تسليت و براي عزيزان از دست رفته ازخداوند منان علو درجات و براي بازماندگان طول عمري با عزت خواهان است
خدايا! زندگي سرشار از هزاران نگراني است و ذهن از يك فكر به سوي فكر ديگري پرواز مي كند در ميان چنين هياهويي شنيدن نداي خاموشي كه در قلبم با من سخن مي گويددشوار است
خدايا!مرا موهبت آن بخش كه در ذهنم در كشاكش اين غوغاي روزمره بر تو متمركز باشد و هر لحظه ارتباطم با تو برقرار باشد . چنان متبركم كن كه نداي تو را بشنوم و سيماي تو را كه پر از لطف و زيبايي ست به چشم دل مشاهده كنم . آمين