مرتضي اميني ولاشاني متخلص به «امين» فرزند مرحوم رجبعلي در دوازدهم خرداد ماه سال 1321 شمسي در يك خانواده ي مذهبي و كشاورز ولاشان از توابع شهرستان خميني شهر چشم به جهان هستي گشود وي دراوان طفوليت شوري در سر و عشقي در دل داشت و دوران ابتدايي را با موفقيت به پايان رسانيد ودر سن 6 سالگي پدرش را از دست مي دهد و ضمن كشاورزي در سن بيست سالگي به استخدام نيروي انتظامي مشغول مي گردد و در سن 45 سالگي بازنشسته مي شود و مجدداً به كار كشاورزي مي پردازد وي صاحب 8 فرزند ( 3 پسر و 5 دختر) است . ديوانش شامل غزليات و قصايد و مثنويات و تمثيلات و دوبيتي ها و مراثي و مدايح ائمه اطهار (ع) است . اخلاص و ايمان و صفاي باطنش بر هيچ كسي پوشيده نيست . از ارادتمندان به اهل بيت (ع) است . وي نزد هيچ استادي شعر گفتن را نياموخت . بنا به همان كشش دروني و جاذبه هاي عميقي كه خداوند در زواياي انديشه اش به وديعه گذارده اين هنر متعالي را دنبال نمود .
هر فكري كه امروز در سر مي پروانيد در واقع بذري است كه براي تجربه هاي آينده تان مي كاريد بذر « مثبت » بكاريد تا از باغ زندگيتان تجربه هاي شيرين برداشت كنيد با انديشه اي منفي نمي توان آينده اي مثبت ساخت
به دلیل نامشخص بودن روز ولادت حضرت احمدبن موسی(ع)، شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۸ روز ششم ذیقعده یعنی پنجمین روز از دهه کرامت را به نام روز بزرگداشت احمدبن موسی شاهچراغ جهت ثبت در تقویم مناسبتهای ملی- اسلامی کشور تصویب کرد.
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(علیه السلام) است. پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی(ع) و محمد بن موسی(ع) از یک مادر که ((ام احمد)) خوانده میشد متولد گردیدند. آرامگاه ایشان اکنون در شهر شیراز، میعادگاه عاشقان است. شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چرا به امامزاده احمدبن موسی(ع) شاهچراغ می گویند؟
روایتی در این باره که در کتابی تاریخی نقل شده است را در اینجا نقل می کنیم. «تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن،خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود،روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم،هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود:اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».واز آن به بعد به شاه چراغ معروف گردید.»
اولین زنی که در نزد پیامبر از احترام و محبوبیت خاصی برخورداربود.
حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت است که پیغمبر فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان فقط چهار زن که عبارتند از: آسیه دختر مزاحم (زن فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
و نیز فرمود: بهترین زنان بهشت چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد ص، آسیه دختر مزاحم.
در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام، از رسول خدا روایت است که فرمود: درشب معراج چون بازگشتم، از جبرئیل پرسیدم آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: خدیجه را از طرف خداوند و از جانب من سلام برسان.
او یک همسر فداکار و ایثارگر، بهترین یاور برای رسول خدا و در تمام مشکلات و سختی های پی در پی و تبعیدها و محاصره های پیامبر، قوی ترین پشتییان و همراه او بود. اموال خود را در راه اهداف الهی همسرش و گسترش و تقویت اسلام، بخشش کرد و با ثروت بسیارش در راه تثبیت و پیشرفت اسلام، بسیار موثر بود.
او زنی با کمال و با شخصیت و با فضیلت بود و از همین رو از زنان دیگر ممتاز و پیامبر خدا او را بسیار دوست می داشت.
حضرت خدیجه اولین همسر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و اولین زنی که اسلام آورد و مادر فاطمه زهرا که از زنان مشهور تاجر عرب و حجاز به شمار می رفت. پدرش خویلد بن اسد و مادرش فاطمه (دختر زائدة بن اصم بن….) که سلسله آنها از "لوی" با پیغمبر اکرم و سایر هاشمیان، مشترک می شود. خدیجه از طرف پدر با رسول خدا، عموزاده و نسب هر دو به "قصی بن کلاب" می رسد. او از خانواده های اصیل و اشراف مکه است. تولد او نیز در مکه و چندین سال قبل از «عام الفیل» بوده است. حضرت خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا، ۲ بار شوهر کرده بود که هر دو از دنیا رفته بودند او از شوهر دوم خود ("ابوهالة بن ….تمیمی" ) فرزندی داشت که نامش "هند" بود که از همین جهت به او لقب "ام هند" دادند. عده ای از علمای بزرگ معتقدند که خدیجه قبلا ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش است.
خدايا! زندگي سرشار از هزاران نگراني است و ذهن از يك فكر به سوي فكر ديگري پرواز مي كند در ميان چنين هياهويي شنيدن نداي خاموشي كه در قلبم با من سخن مي گويددشوار است
خدايا!مرا موهبت آن بخش كه در ذهنم در كشاكش اين غوغاي روزمره بر تو متمركز باشد و هر لحظه ارتباطم با تو برقرار باشد . چنان متبركم كن كه نداي تو را بشنوم و سيماي تو را كه پر از لطف و زيبايي ست به چشم دل مشاهده كنم . آمين